هستی عزیز، سلام!
امیدوارم حالت خوب باشد. امروز دلم برایت تنگ شده و تصمیم گرفته ام برایت چیزهایی را بازگو کنم که بعید میدانم به یاد داشته باشی.
اول از همه اینکه، لطفا لطفا لطفا گاهی سری به خودت بزن دختر! میدانی چند وقت است که منتظرم در چوبی و قدیمیخانه ام را به صدا در آوری تا با هم چای خوش عطر لاهیجان بخوریم و از هر دری سخن بگوییم؟ انقدر هم تقصیر را گردن مدرسه ات نینداز!
هرچند، هم اکنون که از حل تمارین عربی ات زدهای و در حال نوشتن نامهای به خودت هستی، شاید بتوانم ببخشمت.
لطفا کمیاز تنبلی بی پایان وجودت را کم کن! خودت هم میدانی که چند تا نوشته نصفه داری!
بگذار بقیه نصیحتهایم را بگذارم برای شبی دیگر، هم اکنون میخواهم بگویم که نیاز نیست انقدر به خودت سخت بگیری آنه شرلی دنیای واقعی!(یادت میآید؟ مادرت وقتی کوچک بودی اینگونه صدایت میکرد)
گاهی وقتها هم از این همه تمرین و درس و بعد هم لپتاپ و آهنگ دست بکش و به اطرافت بنگر! من به عنوان خودت بهتر میدانم که گاهی فقط برای فرار از آدمها و اتفاقات دور و برت به فضای اینترنت پناه میبری:)
خلاصه اینکه، برای اینکه نویسندهای مثل جی کی رولینگ بشوی باید خیلی تلاش کنی، پس تمرین نوشتن را یادت نرود:)
امضا، نیکوچی:)
***
خا من قراره در آینده نویسنده بشم پس برا خودم نوشتمXD مثل سحر:)
این چالشو آقا گلشروع کرده، از سحرهم ک دعوتم کرد تشکر میکنم:)
از هرکسی که این پستو میبینه دعوت میکنم،(اسما لینک ندارن) از ددی اونی و ویستا(اگه باشه) و کیم کوکی هم میخوام که بنویسن.